اهــــالی آسمــــان

هنـــوز براے شــهید شــــدن فـــرصت هست، دل را بــــاید پـــاک کرد. 【 【 امام خـــامنـہ اے 】 】

اهــــالی آسمــــان

هنـــوز براے شــهید شــــدن فـــرصت هست، دل را بــــاید پـــاک کرد. 【 【 امام خـــامنـہ اے 】 】

اهــــالی آسمــــان

وقتی حوصله ات سر میرود

چه لحظه قشنگی است

وقتی با خود فکر میکنی امام زمان(عج) هم مانند تو روزه است

وقتی لای قرآن را باز میکنی

چه لحظه عجیبی است

وقتی فکر میکنی حسیـن(ع) هم بالای نی همیـن قرآن را می خواند

کاش در این روزها وقتی لیست روزه گیران را امام زمان مرور می کنید

برای چند ثانیه هم که شده روی اسم مـن مکثی کند ... کاش

••●! ❤ چه آرزویی دارد این دلـ م ❤ !●••

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها
پیوندهای روزانه

۱۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۰ ثبت شده است

۲۹
بهمن

بسم الرب شهدا و الصدیقین...

نیمه های شب راننده اتوبوس موسیقی مطرب روشن کرد. جلال خیلی با ادبانه رفت و بهش گفت: میشه خاموشش کنین؟ راننده با عصبانیت گفت : نه! خاموش نمی کنم. جلال باز هم با ادب همیشگی اش گفت: لااقل صداش رو کم کنین تا به گوش ما نرسه و ما به گناه نیفتیم. راننده با عصبانیت وسط بیابون ترمز کرد و با صدای بلند گفت: همینی که هست ، نمی خوای برو پایین. جلال وسایلش رو برداشت و پیاده شد. وسط بیابون ، نیمه شب و... راننده بعد از پیاده شدن جلال چند متر حرکت کرد و باز ایستاد. سرش رو از پنجره اتوبوس بیرون آورد و گفت: بیا سوار شو جوون! خاموشش کردم.

وقتی شهید جلال افشار به شهادت رسید ، آیت الله بهاءالدینی فرمودند: امام زمان عج از من یک سرباز خواست ، من هم شهید جلال افشار را به ایشان معرفی کردم.


«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

  • اهــــالے آسمــــان
۲۸
بهمن

من می خواهم در آینده شهید بشوم. برای این که...."

معلم که خنده اش گرفته بود، پرید وسط حرف مهدی و گفت:

«ببین مهدی جان! موضوع انشاء این بود که در آینده می خواهید چه کاره بشین. باید در مورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی...

مثلاً، پدر خودت چه کارست؟ آقا اجازه! شهید شده....

  • اهــــالے آسمــــان
۲۷
بهمن

بسم الرب المهدی(عج الله علیه و آله)...

دعـــــا پشـت دعـــــــا بـرای آمـدنـــــت


                                       
گـــنــــاه پشـت  گـنــــــاه بـرای نـیـامـدنــــــت


                                                                            
دل درگـیــــــــر مـیـــان ایـن دو انـتـخـــــــاب


کـدام آخــــــر ؟


                                        
آمـدنـت یـا نـیـــــامـدنـــــــــت

                                                                               اللهــم عجــل لولیـک الــفرج...



«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

  • اهــــالے آسمــــان
۲۶
بهمن
 شانس نام مستعار خداست ، آنجا که نمی خواهد امضایش پای داده هایش باشد!
آهای خانوم کجا کجا،
خانوم بینیتون افتاده چسب زدین؟،
خانم شماره کفشمو بدم؟،
ببخشید شما چقدر شبیه دوست دختره آینده من هستین و......

هر روز سریه کوچه ای با دوستاش مینشست و به همه دختراهایی که رد میشدنند این متلک ها رومینداخت.و کلی میخندید.
 
حجاب & دختران & تیکه و متلک

نگاهش افتاد به یه دختر چادری .تا خواست از کنارش رد بشه .و یه  تیکه بندازه ، نتونست .
آخه هرچی فکر کرد نفهمید بابت چی متلک بگه!
با نگاهش رفتن دختر را دنبال کرد .

سرشو انداخت پایین که رفت توی فکر.
حواسش نبود یه دختر دیگه از کنارش رد شد و دوستاس متلک گفتند .
دوستش گفت رفیق حواست کجاست.
این دختر عجب تیکه ای بود  و ......

سرشو اورد بالا نگاهش افتاد به همون دختری که رفته بود.
خواهرش بود.....!؟

  • اهــــالے آسمــــان
۲۶
بهمن

باتفنگش نتوانسته شکارم بکند *** رفته با مطرب و اینترنت وسازآمده است

ناوگانش نتوانسته مهارم بکند *** رفته با لُعبتک چشم نواز آمده است

بمب وموشک نتوانسته بترسانندم *** فیس بوک و توییتر شایعه ساز آمده است

شیمیایی زد ومن باز عقب ننشستم *** با کراک و هروئین تاخت و تاز آمده است

چون لگن شد اثر ناو هواپیمابر *** پخش مه پاره زمه واره به ناز آمده است

بس که از نغمه قرآن و دعا می ترسد *** با رپ و عربده و تپ تپ جاز آمده است

فتنه هایش به بصیرت همه خنثی کردم *** رفته با ساحر و با شعبده بازآمده است

ایسم ها شرقی وغربی همه رسوا گشتند *** فرقه پردازی وعرفان مجازآمده است

من جوانم چوعلی اکبری الگوی من است *** مشق و تدبیرم از او روح نواز آمده است

گر بحقیم، ازانبوه عدوباکی نیست *** مرگ خونین وسعادت به ترازآمده است

من به یک ضربه کنم، چاره ی مکر دشمن *** مبطل منکر و فحشاء نماز آمده است

دشمنی کو به دوصدحیله ز در بیرون شد *** گرکه غفلت کنی از پنجره باز آمده است

جز دو روزی دگر از دولت او باقی نیست *** استقامت کنی آن محرم راز آمده است

بینم آنروز شودبمب ومسلسل خاموش *** بانگ «مَن مهدی ام» ازسوی حجاز آمده است

بنگر، چشم جهان رو به حقیقت واشد *** موج اسلام محمد به فراز آمده است

 

http://www.iranamerica.com

  • اهــــالے آسمــــان
۲۶
بهمن
            از بچگی شنیده ایم                 

                                                           دوست من کتاب    

   

دوستار کتاب و کتاب خوانی شدیم 

 

اما زمانی که بزرگتر شدیم دیگر کتاب ها دوست ما نبودند

بلکه

راهی برای رسیدن به هدف هایمان شدند

   

 

مدرسه ها مکانی برای علم و شادی بود

جایی برای آموزش

یاد گیری علم

انسانیت

ولی

الان دانش آموزان به جای این هدف های والا مجبور به یاد گیری .....

 

 

 

 

 

 

      

  ؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

  • اهــــالے آسمــــان
۲۵
بهمن

به نام خدایی که محمد (صل الله علیه و آله) را برای حسن خلقش مبعوث کرد...


معلم داشت املا می گفت.


اززززززز خداااااااا جوییم م م م م م توفیق ادددد..... سرت رو برگه خودت باشه بزغاله !

ادب

بی ادب ب ب محروم م ش ش.

(یکی از بچه ها) : آقا میشه دوباره بگید. ما جاموندیم!

معلم: به درک که جا موندی! از همین جا به بعد بنویس تا دفعه بعد گوشاتو خوب باز کنی!

.

.

معلم ۳۰ برگه را تصحیح کرد که روی آنها نوشته شده بود:



از خدا جوییم توفیق ادب                                                        بی ادب محروم شد از لطف رب!!

اما خودش...


فاطمه نوشت: به خودت غره نشو چرا که هرگاه در اوج هستی غرورت پشتت را به خاک می مالد.گاهی تو هم در موقعیت این معلمی با این تفاوت که در جایی دیگر این نقش را بازی میکنی

فاطمه نوشت: به معلما و اساتید عزیز توهین نباشه اما خب حقیقتا بعضیا همین طورین دیگه

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

  • اهــــالے آسمــــان
۲۴
بهمن
به نام خدایی که توبه کنندهگان را بسیار دوست میدارد..

سلام عید گذشته همه مبارک

از اینکه این وبلاگ چند روز آپ نشد شرمندم هرچند که کسی نگران نمیشه و نخواهد شد(بالاخره این رسم دوستیهای مجازیه و صد رحمت به یک جو معرفت دوستای حقیقی)

هفته پیش و این چند روز میشه جز نقاط عتف زندگی من شمرد البته این داستان از وقتی که پست با زندگیت چه میکنی گذاشتم شروع شد و تونستم با کمک دوستان( مخصوصا مدیریت وبلاگ فقط خدا و  نمره ما پیش شهدا چنده؟ ) تصمیمایی بگیرم که سعادت رودر پیش داره

تصمیمایی که گرفتم خصوصیه و نمیتونم بگم فقط یکیش چون خیلی اصرار میکنید میگم( که از اول مقدمچینی براش کردم )یک حدیثی شنیدم که پیامبر میفرمایند:

هرکس با زن نامحرمی شوخی کند، برای هرکلمه که به اوگفته است، هزار سال درآتش دوزخ اورا زندانی می کنند( ثواب الاعمال، ص283 )

من وقتی این حدیث شنیدم با خودم حساب کردم پس چقدر توی جهنم باید به جای آب خنک مس و آهن گداخته بخورم و از همین جا تصمیم گرفتم مثل دنیای حقیقی با هیــــــــــــــــــــــــچ نامحرمی شوخی نکنم(درسته که با زن ها نامحرم نیستم اما آقایویوت چی؟؟).امیدوارم که موفق باشم.(شما که دعا نمیکنید مجبورم خودم برای خودم دعا کنم) این صرفا جهت اطلاع خودم بود و اینکه از این به بعد اگر شوخی در کار نبود کسی ناراحت نشه.

فاطمه نوشت: مطمئن باش هر وقت تصمیم خوبی بگیر شیطون جلوی پات سنگ میندازه پس اگر مشکلی داشتی مطمئن باش خدا پشتته و دشمن ناراحت

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

  • اهــــالے آسمــــان
۲۰
بهمن

بسم الرب المهدی(عج الله علیه و آله) ...

مولا جان

اگه مُردم ...

بیا !

نگن صاحب نداره . . .

 

دلـــ نوشتـــ: خیلیـــ دلمـــ هوایـــ ِ جمکرانــــ دارهـــ

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

  • اهــــالے آسمــــان
۱۴
بهمن

بسم الرب الشهدا و الصدیقین..

سلام شهدا

قهرین؟

آره حق دارین ، من کجا و شما کجا؟؟؟؟؟؟

من یه آدمیم که اگه یه روز گناه نکنم روزم شب نمیشه

اما شما اگه نماز شبتون قضا میشد میرفتین تو قبرایی که برا خودتون کنده بودین

  و با خدا مناجات میکردین

من که نماز صبحمم یه خط در میون قضا میشه

یا وقتی میخونمش که نخونم بهتره

اما شما...

آره خودم از وضع خرابم خبر دارم شما دیگه به روم نیارین

همین که اسممو خط زدین فهمیدم چقدر وضعم خرابه

اما شما که میبینید با هر پیام که از جنوب میاد چی به روزم میاد؟

راستی یادتونه وقتی میخواستیم بریم طلاییه موقعی که سه اهی شهادت رسیدیم گفتن نمیشه رفت ،



یادتونه وقتی برای 3 بار رفتم شلمچه چه حسی داشتم؟؟


یادتونه کنار اروند گفتن اینجا هزارا نفر تویدل کوسه ها رفتن حالم چه طور شد؟؟

 


و حتما باید یادتون باشه همین چند هفته پیش خط خوردن اسمم از راهیان نور بهم گفتن اشک توی چشمام حلقه زد اما خودم کنترل کردم؟؟

آره شهدا با همین کارتون زدین تو گوشم که شاید آدم شم اما بازم نشدم

اینقدر ضربتون کاری بود که هنوزم به خودم نیومدم

شما که با این جمله خوب آشنایین

رفیقاتون برن و خودت بمونی و با حسرت به یه گوشه خیره شی

وقتی دوستاتون به خدا میرسیدن و شما جا مونده بودین چه حالی داشتین؟

البته معلومه خوب طوری رفتار کردین که خدا شمارو هم خرید

اما من بلد نیستم شهدا

هنوز راه و رسم ارتباط برقرار کردنو یاد نگرفتم

ادعام میشه عاشق شمام اما ....

شهدا حالم گرفته به جان پهلوی شکسته مادرتون زهرا کمکم کنید (شما که به این سوگند خیلی حساسید)

حالا میدونم حقم اینه که دعوت نشم اما شما که جواب بدی با بدی نمیدید. میدید؟؟؟

بخدا از وضعیتم خسته شدم میشه کمکم کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دلــ نوشتــ: اگه امسال نیام راهیان نور همه جا میگم شما بیمعرفتین. بی عدالتین خیلی.....

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

  • اهــــالے آسمــــان