اهــــالی آسمــــان

هنـــوز براے شــهید شــــدن فـــرصت هست، دل را بــــاید پـــاک کرد. 【 【 امام خـــامنـہ اے 】 】

اهــــالی آسمــــان

هنـــوز براے شــهید شــــدن فـــرصت هست، دل را بــــاید پـــاک کرد. 【 【 امام خـــامنـہ اے 】 】

اهــــالی آسمــــان

وقتی حوصله ات سر میرود

چه لحظه قشنگی است

وقتی با خود فکر میکنی امام زمان(عج) هم مانند تو روزه است

وقتی لای قرآن را باز میکنی

چه لحظه عجیبی است

وقتی فکر میکنی حسیـن(ع) هم بالای نی همیـن قرآن را می خواند

کاش در این روزها وقتی لیست روزه گیران را امام زمان مرور می کنید

برای چند ثانیه هم که شده روی اسم مـن مکثی کند ... کاش

••●! ❤ چه آرزویی دارد این دلـ م ❤ !●••

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها
پیوندهای روزانه

۲۴ مطلب در مهر ۱۳۹۰ ثبت شده است

۲۸
مهر

به نام او که از همه به ما نزدیک تر است...

شده که در صحنها،رواقها یا بستها،خادمانی با لباس رسمی خدمت مشکی و کلاه خدمت میبینیم که چوب پر به دست،زائران را راهنمایی میکنند و با حسرتی عمیق در دل،خطاب به ایشان میگوییم:

"خوش به حالتان"

اما خادمی حضرت لیاقت میخواهد و عشق...

حضزت خادمان زیادی دارند که بسیارشان به صورت افتخاری در درگاهشان خدمت میکنند.

بیش از چهارهزار نفر از اقشار مختلف،اعم از روحانی،استاددانشگاه،مهندس،پزشک و کاسب افتخار خدمت به زائران حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) را دارند.

مدیریت امور خدمه که از مدیریت های حوزه معاونت اماکن متبرکه و امر زائرین است شامل افرادی چون خدام،فراشان،حفّاظ،کفشداران و دربانان میشود.

در این مدیریت،هر اداره وظایف خاصی دارد.

آغاز خدمت خدمه،هرروز صبح با اجرای مراسم صفه و خطبه در رواق دارالحفاظ یا دارالسلام است.

هرکدام از گروه خدام،در هشت کشیک به طور شبانه روزی به زادران خدمت می کنند.

امام رضا (ع)

  • اهــــالے آسمــــان
۲۷
مهر

به نام او...

 

*من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهد *

  خدا گفت: نه  

 

  من به تو برکت می دهم،خوشبختی به خودت بستگی دارد!

  • اهــــالے آسمــــان
۱۴
مهر

                                   بسم الله الحمن الرحیم

خدایا، تو را می خوانیم....

وقتی قلب‌هایمان‌ کوچک‌تر از غصه‌هایمان‌ میشود
وقتی نمیتوانیم‌ اشک‌هایمان‌ را پشت‌ پلک‌هایمان‌ مخفی کنیم‌
و بغض‌هایمان‌ پشت‌ سر هم‌ میشکند
وقتی احساس‌ میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهم‌مان‌ است‌
و رنج‌ها بیشتر از صبرمان؛
وقتی امیدها ته‌ میکشد
و انتظارها به‌ سر نمیرسد
وقتی طاقتمان‌ تمام‌ میشود
و تحملمان‌ هیچ ...



آن‌ وقت‌ است‌ که‌ مطمئنیم‌ به‌ تو احتیاج‌ داریم
و مطمئنیم‌ که‌ تو
فقط‌ تویی که‌ کمکمان‌ میکنی ...



آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را صدا میکنیم
و تو را میخوانیم
آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را آه‌ میکشیم
تو را گریه‌ میکنیم
و تو را نفس‌ میکشیم



وقتی تو جواب‌ میدهی،
دانه‌دانه‌ اشک‌هایمان‌ را پاک‌ میکنی
و یکی یکی غصه‌ها را از دلمان‌ برمیداری
گره‌ تک‌تک‌ بغض‌هایمان‌ را باز میکنی
و دل‌ شکسته‌مان‌ را بند میزنی
سنگینی ها را برمیداری
و جایش‌ سبکی میگذاری و راحتی؛
بیشتر از تلاشمان‌ خوشبختی میدهی
و بیشتر از حجم لب‌هایمان، لبخند



خواب‌هایمان‌ را تعبیر میکنی
و دعاهایمان‌ را مستجاب‌
آرزوهایمان‌ را برآورده می کنی؛
قهرها را آشتی میدهی
و سخت‌ها را آسان
تلخ‌ها را شیرین‌ میکنی
و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشود
و سیاهی‌ها سفید سفید ...


 

 

خداوندا !
تنها تو را صدا میکنیم
و فقط تو را می خوانیم

  • اهــــالے آسمــــان
۱۴
مهر

 

خدایا هیچ چیز در این زمین خاکی را نمی خواهم... 

تنها تو را میخواهم...تنها تو...

چقدر بندگانت راحت دل میشکنند...

چقدر راحت حرف میزنن و میگذرند..

مهربانترین من:

 تنها در آغوش تو، تنها با یاد تو، با صدا کردنت آرامش میگیرم...

ای تنها یاور من، ای آرامش مطلق دستانم را رها مکن..مرا به آسمانت ببر...

ذهنم تنها با یاد تو خیال انگیز میشود..

تنها با فکر تو در رویایی مبهم و زیبا فرو میروم...

 در جواب حرف هایم،غم هایم فقط سکوت میکنی...اما قلبم پر از جواب های گرمت میشود..

سکوتت گرمایی وصف نشدنی دارد...عجیب و زیبا... 

مثل کودکی در آغوش مادر،در آغوشت آرام میگیرم....

قلبم را پر از امید میکنی....

در این دنیا همه خردت می کنند...     تمام وجودت را له میکند..  

 اما تو این جور نیستی...  تو مرا به طرف خودت میکشی حتی اگر بدترین باشم.. 

گاهی تنها با کاغذ و قلمی با تو حرف میزنم...اما به  اندازه ی دنیا آرام میشوم..

اشک هایم دانه دانه به روی صورتم میریزد...   تا به حال هیچکس نپرسید برای چیست...(!)

اما تو مرا به سمت خودت میکشی ... دستانم را به روی کاغذ میبری !   آنقدر مینویسم که ....

وای چه حس قشنگی....

اما چقدر این دنیا با آدم های فراموشکار ادامه دارد ؟؟ 

نمیدانم... 

خدایا مرا از آغوشت هیچ وقت رها مکن...دنیا سرد است....

من گرمای تو را میخواهم...

....

  • اهــــالے آسمــــان
۱۳
مهر

به نام هستی دهنده از نیستی ....

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.

دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم.

هنوز خدایت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.

و جنسش عوض نمی شود ...

و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...برای همیشه!

چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،

صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

پروردگارت ...

با عشق !

  • اهــــالے آسمــــان
۱۲
مهر

با خود فکر می کردم تحقق رویاهایم غیر ممکن است، اما خدا گفت :

«هر چیزی ممکن است.»

گم شده بودم، گیج بودم، فکر می کردم هیچ وقت جوابی پیدا نخواهم کرد. اما خدا گفت :

«من هدایتت خواهم کرد.»

خود را باختم، فکر کردم نمی توانم، از عهدش برنمی آیم اما خدا گفت :

«تو از عهده ی هر کاری برمی آیی.»

غمگین بودم احساس کردم زیر کوهی از ناامیدی گیر افتادم، اما خدا گفت :

«غمهایت را روی شانه های من بریز.»

فکر می کردم نمی توانم ، من آنقدر باهوش نیستم. اما خدا گفت :

«من به تو خرد لازم را می دهم.»

بار گناهانم رنجم می داد برای کارهای بدی که کرده بودم از خود عصبانی بودم اما خدا گفت :

«من تو را می بخشم.»

از خودم بدم می آمد فکر می کردم هیچ کس مرا دوست ندارد، اما خدا گفت :

«من به تو عشق می ورزم.»

گریه می کردم زیرا تنها بودم اما خدا گفت :

«من همیشه با تو هستم.»

 .....

  • اهــــالے آسمــــان
۱۱
مهر

به نام حضرت دوست...

میدونی وقتی خدا داشت بدرقت میکرد بهت چی گفت !؟!؟!؟!

گفت : جایی که میری مردمی داره که میشکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم تو تنها نیستی ...

توی کوله بارت عشق میذارم که بگذری ...

قلب میدم که جا بدی ... 

اشک میدم که همراهیت کنه و ....

و مرگ میدم که بدونی برمیگردی پیشم ...

خوش به حالمون که چنین خدایی داریم اما برخورد ما با اون چطوره فقط کافیه یکم فکر کنیم تا جواب این سئوال ساده پیدا کنیم ...!!!!

  • اهــــالے آسمــــان
۱۱
مهر

خطا از من است، می دانم...

از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد” ، اما به دیگران دل سپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین” ، اما به دیگران  تکیه کرده ام
رهایم نکن!
خدایا بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبـــــــــــودنم...

 

درخود نگاه میکنم تا که ببینم خطا کجـــــاست...
بعد از کمی تامل و قدری سکوت ،
پی میبرم انجا که "خـــــــــالی از خداست" خطاست...

  • اهــــالے آسمــــان
۱۰
مهر

به نام خداوند رنگین کمان

*من از خدا خواستم به من شکیبائی دهد*

  خدا گفت: نه! 

 

  شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می­آید.

شکیبائی دادنی نیست،بلکه به دست آوردنی­است!

  • اهــــالے آسمــــان
۱۰
مهر

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتم: خسته‌ام

گفت: لاتقنطوا من رحمة الله         

        .:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

 

گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای! 

گفت: فاذکرونی اذکرکم     

         .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

 

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ 

    گفت: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا

       .:: تو چه می‌دانی! شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب/63) ::.

 

گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟ 

   گفت: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله

       .:: کاراهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109) ::.

 

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره‌ کنی تمامه!

گفت: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم    

         .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

 

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل...  اصلا چطور دلت میاد؟   

گفت: ان الله بالناس لرئوف رحیم     

        .:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه – مهربان است (بقره/143) ::.

 

گفتم: دلم گرفته  

گفت: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا     

       .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا  شاد باشند (یونس/58) ::.

 

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله   

گفت: ان الله یحب المتوکلین     

      .:: خدا آنهایی را که توکل می‌کنند دوست دارد (آل عمران/159) ::.

 

گفتم: خیلی چاکریم!   

ولی این بار، انگار گفتی: حواست را  خوب جمع کن! یادت باشد که:

      گفت: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره

     .:: بعضی از مردم خدا را  فقط به زبان عبادت می‌کنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا می‌کنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنند (حج/11) ::

 

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم ؛

     گفت: فانی قریب

         .:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

 

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد به تو نزدیک بشوم

     گفت: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال 

          .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

 

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد! 

      گفت: ألا تحبون ان یغفرالله لکم

           .:: دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/۲۲) ::.

 

گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی

     گفت: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه

         .:: پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

 

گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری  می‌توانم بکنم؟     

     گفت: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده

        .:: مگر نمی‌دانید خداست که توبه را از بنده‌هایش قبول می‌کند؟! (توبه/۱۰۴) ::.

 

گفتم: دیگر روی توبه ندارم 

     گفت: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب    

         .:: (ولی) خدا عزیزو دانا است، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

 

گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟ 

       گفت: ان الله یغفر الذنوب جمیعا

            .:: خدا همه‌ی گناه‌ها را می‌بخشد (زمر/۵۳) ::.

 

گفتم: یعنی اگر بازهم بیابم؟ بازهم مرا می‌بخشی؟ 

گفت: و من یغفر الذنوب الا الله      

           .:: به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

 

گفتم: نمی‌دانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم می‌زند؛ ذوبم می‌کند؛ عاشق می‌شوم! ...  توبه می‌کنم

      گفت: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین

         .:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/۲۲۲) ::.

 

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک     

     گفت: الیس الله بکاف عبده

          .:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

 

گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار می‌توانم بکنم؟ 

      گفت:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما

      .:: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هایش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان  است. (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

 

گفتم: هیچ کسی نمی‌داند تو دلم چه می‌گذرد 

     گفت: ان الله یحول بین المرء و قلبه   

         .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

 

گفتم: غیر از تو کسی را ندارم 

      گفت : نحن اقرب الیه من حبل الورید

         .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

 

گفتم : ...

      گفت : ...      

.::
  • اهــــالے آسمــــان