من مرید سردارترین "بی سر" وطن هستم...
يكشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۹:۳۵ ب.ظ
بسم الرب شهدا و الصدیقین...
+ آری حاج همت...
تفاوت من و تو در این است که..........
تو سردارترین «بی سر» وطن هستی...
و من...
بی سر و پا ترین «سر»دار وطن...
++ وقتی یکی مراد دلت میشه و تو میشی مرید...
وقتی حس می کنی خیلی دوسش داری...
باید یاد بگیری شبیه اش باشی...
که قدم جای قدماش بذاری..
وقتی حس می کنی خیلی دوسش داری...
باید یاد بگیری شبیه اش باشی...
که قدم جای قدماش بذاری..
بعد اگه تغییری تو خودت دیدی..
تازه می تونی بگی من مریدم...
پس تلنگر ... تلنگر...تلنگر...
که یادم نرود مریدم...
مرادم چه بود..؟؟؟
که قدمهایش را گم نکنم...
که نگاهش را نادیده نگیرم...
که به دل بسپارم...
که جواب هر مرادی ...
در دل مرید است...
تازه می تونی بگی من مریدم...
پس تلنگر ... تلنگر...تلنگر...
که یادم نرود مریدم...
مرادم چه بود..؟؟؟
که قدمهایش را گم نکنم...
که نگاهش را نادیده نگیرم...
که به دل بسپارم...
که جواب هر مرادی ...
در دل مرید است...
فاطمه نوشت: این عکس خیلی خوبه..من عکسایی دیدم که... به عنوان مثال.. کلیک کنید..
+++گاهی گردش پرگار تقدیر در دست تو نیست...
باید بنیشینی و نظاره کنی ...
اما "مرکــــــــــــــــز" را ...
که درست انتخاب کرده باشی ...
"دلت قرص باشد"...
دیگر هر چه می خواهد بچرخد ...
هر چه می خواهد بچرخد ...
*ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ راضیه مرضیه*
باید بنیشینی و نظاره کنی ...
اما "مرکــــــــــــــــز" را ...
که درست انتخاب کرده باشی ...
"دلت قرص باشد"...
دیگر هر چه می خواهد بچرخد ...
هر چه می خواهد بچرخد ...
*ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ راضیه مرضیه*
«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»
- ۹۱/۰۲/۲۴
دوست همشهری عزیزم،وب بسیارعالی داری،خداقوت
خوشحال میشم به منم سربزنی،اگرچه نه وبم ونه نوشته های آن به قلم پرتوان وزیبای شما نمی رسد،بااین حال افتخارم این است امثال شمامیهمانش باشندوبانظرات سازنده یاریگرم باشند
منتظرم