تیکه انداختن به خواهرش...
چهارشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۰، ۱۲:۳۷ ق.ظ
شانس نام مستعار خداست ، آنجا که نمی خواهد امضایش پای داده هایش باشد!
آهای خانوم کجا کجا،
خانوم بینیتون افتاده چسب زدین؟،
خانم شماره کفشمو بدم؟،
ببخشید شما چقدر شبیه دوست دختره آینده من هستین و......
هر روز سریه کوچه ای با دوستاش مینشست و به همه دختراهایی که رد میشدنند این متلک ها رومینداخت.و کلی میخندید.
خانوم بینیتون افتاده چسب زدین؟،
خانم شماره کفشمو بدم؟،
ببخشید شما چقدر شبیه دوست دختره آینده من هستین و......
هر روز سریه کوچه ای با دوستاش مینشست و به همه دختراهایی که رد میشدنند این متلک ها رومینداخت.و کلی میخندید.
نگاهش افتاد به یه دختر چادری .تا خواست از کنارش رد بشه .و یه تیکه بندازه ، نتونست .
آخه هرچی فکر کرد نفهمید بابت چی متلک بگه!
با نگاهش رفتن دختر را دنبال کرد .
سرشو انداخت پایین که رفت توی فکر.
حواسش نبود یه دختر دیگه از کنارش رد شد و دوستاس متلک گفتند .
دوستش گفت رفیق حواست کجاست.
این دختر عجب تیکه ای بود و ......
سرشو اورد بالا نگاهش افتاد به همون دختری که رفته بود.
خواهرش بود.....!؟
- ۹۰/۱۱/۲۶