اهــــالی آسمــــان

هنـــوز براے شــهید شــــدن فـــرصت هست، دل را بــــاید پـــاک کرد. 【 【 امام خـــامنـہ اے 】 】

اهــــالی آسمــــان

هنـــوز براے شــهید شــــدن فـــرصت هست، دل را بــــاید پـــاک کرد. 【 【 امام خـــامنـہ اے 】 】

اهــــالی آسمــــان

وقتی حوصله ات سر میرود

چه لحظه قشنگی است

وقتی با خود فکر میکنی امام زمان(عج) هم مانند تو روزه است

وقتی لای قرآن را باز میکنی

چه لحظه عجیبی است

وقتی فکر میکنی حسیـن(ع) هم بالای نی همیـن قرآن را می خواند

کاش در این روزها وقتی لیست روزه گیران را امام زمان مرور می کنید

برای چند ثانیه هم که شده روی اسم مـن مکثی کند ... کاش

••●! ❤ چه آرزویی دارد این دلـ م ❤ !●••

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها
پیوندهای روزانه

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

۱۸
مرداد

به نام او که گفت : انا اقرب لالیه من حبل الورید...

 

+ یا رفیق من لا رفیق له..... یا حیبب من لا حبیب له..یا طبیب من لا طبیب له...

عاشقانه دوست دارم تمام بند بند جوشنت را مولــــآ

 

++ دوباره شب قدر...

دوباره دعا و قرآن و گریه..

دوباره تقدیر و فرشته.... زشت و زیبایش را من رقم میزنم اما خودت زشتش را زیبا کن سیدی...


باز مولا سفره داری می کند...

دعوت از عبد فراری می کند...


و این شبها  می بخشد... خودش گفت ...و ان لله لا یخلف المیعاد...

 

+++ خدا کند کمی از قدر نشناسی

در بیاییم در این

شبهای قدر...

 

++++ وقتی مــی گویـــمـــ :برایـــمــ دعــا کــــنید ،

یـــعنـــی کـــمـــ آورده امـــ . . .

یــعنــــی دیــگـــر کـــاری از دستـــ خـــودمـــ بــرای خـــودمـــ بـــر نــمــی آیــــد !

 

شب قدر-قرآن به سر گرفتن

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

  • اهــــالے آسمــــان
۱۱
مرداد
گــاهـــی خیـــــــــــال میکنم روی دست خــــــــدا مانده ام.. خسته اش کــــــــــرده ام خودش هم نمـــــــی داند با مـــــــن چـــــه کند... !!!



عاشق هم شدی مثل "زلیخـــا"سمج باش... آنقدر رسوا بازی دربیاور تا خدا خودش پا درمیانی کند...!!


سال هاست دارم حساب می کنم، چگونه من به اضافه ” تو “، شد من؟!! یا ایها العزیز


همنشین از همنشین رنگ می گیرد ؛ خوشا آنکه با تو همنشین است...

من خدا می خوانم در سجودی بی رنگ،، رنگ شب بو به سجودم بارید،، یاسها رنگ خدا می دانند مست مستم امشب ره میخانه کجاست؟


دست من گیر که این دست همان است که من ، بارها از غم هجران تو بر سر زده ام...

ز بچگی بهمون میگفتن از کسی نتـرس، فقـــط از خــــدا بتـرس در حالــی که باید می گفتن از همـــه بترس، به جــــــز خــــدا ...!

تو همچون مادرت گمنام هستی....


«کمیل» و «حمله» و «لبخند»، «گریه»

درونِ کوله: عشق و چند گریه

دوبیتی مانْد و صد چشم‏انتظاری

شهیدان برنمی‏گردند... گریه!



نوشته توی عکس :
تو رو خدا نجاتمون بدین، تو رو خدا ... شرمنده ایم !!



خــُ♥ـــدایا !....

دلم به وسعت مهربانیت گرفته

ای بیدار همیشگے

ای احد!

دستم بگیر که زمین با همه وسعتش برایم تنگ است...

  • اهــــالے آسمــــان
۰۷
مرداد

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوندا تو دانیم که قصد ناراحتی هیچ یک از بندگان مهربانت را ندارم و نخواهم داشت...

وتو دانیم که توان جوابگویی این همه لطف نیستم..

پس به دلهایشان الهام فرا مرا ببخشند و تو خود نیز از گناهانم در گذر...

فاطمه با شرمندگی نوشت: به جون خودم دوست ندارم هیچ کس بی جواب بمونه ولی امکانش نیست... وقتی بهم میتوپین چرا جوابتون نمیدم فوق العاده ناراحتت میشم چون کاری از دستم برنمیاد..همینی که مینویسم هم کلی زحمت میکشم.

برای لینک کردن من خییلــــــــــی وسواسیم..پس کسی ناراحت نشه...

 

++از تمامی دوستان خواهش مندم اگر صدا و نوای زیبایی دارند(مناجات بهتره) و مناسب ایام اعتکاف و غیره است لینکش برای دانلود بذارند...

 

خدایتان نگهدارتان باد... التماس دعا فرج...

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ»

  • اهــــالے آسمــــان
۰۴
مرداد

من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز  هر ساعت ، عاشق و معشوق  آدم های غریبه می شوند  و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!

من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها  بر لباسهای ساده ام  لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی  خاک نما و پاره پوره خارجی !

من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده  و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !

من در شب قبل از عملیات بر دستانم  حنا می زدم  تا در جشن پیروزی  یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز  بر چهره شان  هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند  تا به نامحرم بگویند : من   های  کلاسم ،  نگاهم کنید !

من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه  عوض شده  و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست !چادر را تجربه نکرده ام ، قدیمی است !

من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ،  بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم  شارژ بفرست !

من آنروز مشامم از بوی  دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !

من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !

من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی ، قرآن و دعا می خواندم ، اسغفار می کردم و لذت می بردم ،  بعضی ها امروز در چت رو م ها  به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !

من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی  بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع)  می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

  من آنروز در خط ، یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتم ،  بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما  خود انگاره ای زشت  که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

من آنروز با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز  با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید  و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پی ام های عمومی دعوت به دوستی با نامحرمان در چت روم ها !

  من آنروز  باد گیرم را تا روی  دست و پا می کشیدم  تا شیمیایی نشوم و برای دفاع توان داشته باشم، بعضی ها امروز  شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند ! 

من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم  و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه   فارسی وان  و  من و تو   و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !

من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدم ، و بعضی هاامروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !

من آنروز از اطلاعات شخصی  خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز  حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر  منتشر کرده  تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !

 من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا با کار کم بهای خود ، نامحرمان را غافلگیر کنند!

من آنروز  به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم ، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !

  من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم ، بعضی ها امروز ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا مبادا حقیر باشند ، و شاید بیشتر به چشم نامحرم بیایند !

من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!

نه !  این قرارمان نبود !  ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم  و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم  مراعات کن !  بر گرد و اندکی بیاندیش  ؛  ... ما خون دلها  خورده ایم !

  • اهــــالے آسمــــان
۰۴
مرداد
نشست زمین شلمچه و مقداری خاک برداشت

خاکها رو از این دستش میریخت تو اون دستش

گفتم چی کار میکنی؟

گفت میدونستی این خاک با بقیه خاکها فرق داره؟

این خاک رازها داره...

این خاک دعا میکرد که گرم نشه تا وقتی رزمنده ای بدون دست از پشت

سر روی اون می افتاد نسوزه

این خاک زمانی که بارندگی میشد دوست نداشت که گل آلود بشه تا

نکنه رزمنده ای توی گل و لای برای قدم برداشتن سختش بشه

این خاک دوست داشت همیشه نرم باشه تا وقتی خمپاره میخورد روش

منفجر نشه تا شاهد تکه تکه شدن رزمنده ای نباشه

گفت ...


.
.
.
  • اهــــالے آسمــــان
۰۴
مرداد
سلام آقــــا


سپـــــرم دعــــای خیــــر شماست...


ایـــــنجا پر از سیاهــــی ست


دل خوشـــــمان کــــن به آن دعــــایی که رستــــگاری مان را تضمین می کند...


راستی آقــــا...


در لیــــالی قــــدر برای شـــــهادت مان ، از خــــدا دلـــــربایی کن


مـــــا را برای آنــــــروز آماده کن..."قربـــــانی شدن در رکـــــاب ت"


حاجتــــــی دگــــر ندارم

 https://fbcdn-sphotos-a.akamaihd.net/hphotos-ak-ash3/s480x480/549534_262047663904372_1294726871_n.jpg

 

 

عصـــــرِ جمعہ اے
................................................. هوایےتو شدم ..........
۔
۔
یاد حرفهاے استاد مے افتم ،
/غروبهای جمعه که دل می گیرد، بخاطر دل گرفتگی مولاست/
تو مےخواستے بیایے
، اما ، خیلےها تو را نمےخواستند
و دلت گرفتــــــــ ...
.
.
اُمیــــدِ جــــآن !!
جاے خالیت ......
تیر مےکشــــَد !
-----------------------------------------------------------------------------

  • اهــــالے آسمــــان
۰۴
مرداد

به نام خدایی که بهترین ها را برای بهترین ها میخواهد...

http://up.deltangekhodam.ir/images/zstylj2iuvwyac1s4ulg.jpg

تو میتوانی روسری نصفه نیمه ات را هی برداری و دوباره بذاری..

میتوانی گاهی بادبزنش کنی...

میتوانی مانتوی سفید کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود...

میتوانی شلواری بپوشی که دمپایش تا صندل ات 20 سانتیمتر فاصله داشته باشد..

میتوانی جوراب هم نپوشی...

لاک هم لابد خنک کننده است...

بستنی هم لیس بزن روی نیمکت پارک...

بوی ادکلنت هم میتواند تا ده متر پشت سرت تعقیبت کند...

فرض کن اینها بلد نیستند مثل تو باشند...

فرض کن اینها عادت کرده اند به این پارچه ی سیاه در این گرما...

فرض کن گرمشان نمیشود...

فرض کن تو روشنفکری و اینها امل...

آخر تو چه میدانی چادر ترنم عطر یاس در فضای غبار آلود دنیاست...

آخر تو چه میدانی حجاب خنکا و زیبایی به وجود هر دختر مینشاند...

تو میتوانی خوش باشی به عرق نکردن در دنیا...


من نمیدانم

خنکای بهشت گوارایتان دختران چادری ...

ملائک چطور میخواهد حساب کند ثواب چادری های رمضان مرداد را 

منبع : http://aql.blogfa.com/

فاطمه نوشت: من به شخصه به چادرم عادت کردم و بهش عشق میورزم حالا چه توی آفتاب داغ چه توی سرما

 

 ++ شاعر نیستم ولی ؛
تقدیم به مردم مسلمان میانمار!


جرم من چست؟
تنها مسلمانی!!!

کشتنم را مباح میدانی؟

من از این سوختن هراسم نیست
تو خودت را چه میخوانی؟

سوختنم را نظاره گر باشید
این نشانه های ویرانیست ...!

  • اهــــالے آسمــــان