اهــــالی آسمــــان

هنـــوز براے شــهید شــــدن فـــرصت هست، دل را بــــاید پـــاک کرد. 【 【 امام خـــامنـہ اے 】 】

اهــــالی آسمــــان

هنـــوز براے شــهید شــــدن فـــرصت هست، دل را بــــاید پـــاک کرد. 【 【 امام خـــامنـہ اے 】 】

اهــــالی آسمــــان

وقتی حوصله ات سر میرود

چه لحظه قشنگی است

وقتی با خود فکر میکنی امام زمان(عج) هم مانند تو روزه است

وقتی لای قرآن را باز میکنی

چه لحظه عجیبی است

وقتی فکر میکنی حسیـن(ع) هم بالای نی همیـن قرآن را می خواند

کاش در این روزها وقتی لیست روزه گیران را امام زمان مرور می کنید

برای چند ثانیه هم که شده روی اسم مـن مکثی کند ... کاش

••●! ❤ چه آرزویی دارد این دلـ م ❤ !●••

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها
پیوندهای روزانه

صرفا جهت خنده...!!!!!

جمعه, ۱۱ آذر ۱۳۹۰، ۱۲:۰۶ ق.ظ

به نام خدا..

 

حدود ۵/۱ ماه پیش با خانواده رفتیم حرم میخواستیم بریم گفتم مثلا بگم متحول بشم کیف بابام بردارم

( ایکون خود شیرینی)  برداشتم و بعد کلی راه رفتن توی حرم به داداشم گفتم : محمد بیا این کیف

 بابا بگیر دستم درد گرفت

( دیدم بی محلی کردن بهم برخورد ) یه دفعه بابام مثل برق زده ها برگشتن: فاطمه چی گفتی؟؟؟

منم ترسیدم گفتم: هیچی کیفتون اوردم 

ـ کیف من؟؟؟؟ من که اصلا کیفم نیاوردم . خونست.

حالا منو میگی نمیدونستم باید بخندم یا گریه کنم...

 هیچی دیگه چشمتون روز بد نبینه فهمیدم کیف یه برادری ( ایکون تعجب در حد شاخ در اوردن) به سلامتی کش رفتم

مجبور شدم دل و روده کیف بنده خدا بریزم بیرون اخر فقط فهمیدم  توی کیفش جزوه ریاضی و یه گوشی( پ ن پ میخواستی اونم نداشته باشه)

گوشی در اوردم که به نزدیک ترین افرادش زنگ بزنم از شانس خوب من گوشیش پین داشت دیگه گل

 بود به سبزه نیز اراسته شد تا بالاخره اوشون یادشون اومد کیف گرامشون تشریف ندارن و به گوشی

 خودشون زنگ زدن تا اخر قرار گذاشتیم و کیف تحویلشون دادم

خلاصه از اون روز هرچی میشه خانواده گرام اینجانب میگن اینا از همون روزیه که فاطمه کیف پسره

دزدیده( ایکون عصبانیت فوق العاده) ( من و دزدی استغفرالله  ) این طوری شده...

البته با این حرف مثل دفعات اول خانواده کوچک ما منفجر میشود

خب حالا چرا فقط نگاه میکنی برای دل خوشی منم که شده بخند و نظر بده این قدر زحمت کشیدم

تایپ  کردم.

  • اهــــالے آسمــــان

نظرات  (۹)

از رو کنجکاوی خوندم... نذاری به حساب دوست داشتن
از تو بیشتر از اینم نمیشه توقع داشت... خدارو شکر کیفشو برداشتی... فکر کن اگه به جای این که دنبال بابات بری پشت سر اون راه می افتادی...
قضیه چیرو؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مورد که زیاده کدومو میگی؟؟؟؟؟؟
]]]][]نیشخند]]]]
سلام آمین
جالب بود
ولی من معنی لغت "ایکون" رو نفهمیدم
یعنی چی؟؟؟

موفق باشید
وای چه حالی کردی فاطمه جون.من اگه جات بودم دراز به دراز مرده بودم.حالا کیف برداشتن یه کنار مال یه اقا پسر جوون بودنم یه طرف قضیه اس.ما که از این شانسا نداریم.خدا بده شانس.(دوست عزیز لینکت کردم)
  • فاطمه قندهاری
  • سلام.خدا خفت نکنه مردم از خندهآخه این چه کاری بود تو کردی
    خجالت بکش.وا ویلا.ولی خیلی باحال بود خداییش
  • عفت عباسی
  • جالب بود .
  • سید یونس

  • خیلی جالب بود
    ولی من فک نمیکنم کیف رو هنوز داده باشینا!!!!
    پسرا تحفه ان دیگه پس چی...
    من اومدم. لینکتونم کردم اما خوب شایستی مطالبمون خیلی غیر مرتبط بوده که به لینکاتون اضافه نشدم؟!!! به هر حال از مطالبتون استفاده کردم! حتی از این خاطره
    حذفتون می کنم چون حتما بی اجازه ادد کردم که ارتباط دوطرفه نشده!
    به هر حال موفق باشید
    پاسخ:
    ببخشید شرمندم.الان لینکت میکنم.دیگه نبینم ناراحت باشی خب عزیزمــــ؟؟؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی